این روزها آدمها لیست دارند. لیست آدمها. از شماره ۱ تا شماره ۳۰و ...بدون رعایت ترتیب حروف الفبا. آدمها با ترتیب لیستشان به هم زنگ می زنند. قرار می گذارند. دور هم جمع می شوند. هر چند وقت یکبار این لیست را بالا و پایین میکنند. به هم می ریزند. مثل برزدن ورقها در شروع بازی. گاهی بعضی شماره ها را حذف میکنند. گاهی اضافه می کنند. این لیست آدمها گاهی هر شماره اش یک لیست دارد. مثل شماره یک الف شماره یک ب. شماره یک پ....این لیست گاهی حد نصاب دارد. آدمی به لیستی اضافه می شود چون کس دیگری حذف شده. حذف می شود چون جا برای اضافه کردن کسی نیست. شماره آدمها در لیستهای مختلف فرق می کند. این می شود که خیلی وقتها دامنه مشترک اسامی در لیست آدمهای مختلف کافی نیست. طول این لیست معمولا رابطه مستقیم دارد با خوشحالی آدمها. گاهی لیست آدمها صفحه هایش گم می شود. جا می ماند. منقضی میشود. فراموش می شود. به هم می خورد. سر و ته می شود. لیست آدمها را می شود مدیریت کرد. می شود در کامپیوتر ذخیره کرد. به روز کرد. می شود گروه بندی کرد. جمع زد. تفریق کرد. می شود چاپش کرد. می شود با پونز به دیوار زد یا به در یخچال چسباند و هر وقت که از تاریخ گذشت به درون سطل بازیافت کاغذ پرتاب کرد.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
I used to have a friend who would say he had only people of 2 kinds: friends and enemies! He said that his friends were so few, but real ones; and his foes were a lot, but not that powerful...
He said that it's the only good point which he was living for!
So true it hurts.
Post a Comment