گوشی تلفنو بر میدارم. می گم، نیلوفر، حالت چطوره؟ می گه، سعی می كنم قوی باشم. هر روز صبح میرم تو اطاق جراحی. آخه این مردم به من اعتماد كردن جونشون و دادن دست من، من نمیتونم به خاطر ناراحتی خودم اشتباه كنم. و به خاطر نسیم، روحیه خودم و نگهمیدارم و اینكه علی به امید ماست
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment